به قلم اقای سید محمد آتشی
http://www.amyna.blogfa.com/post-121.aspx
"جمال جمعه "شاعرپنجاوپنج ساله ی عراقی درسال 1979دراثرفشارسیاسی،
ازعراق خارج شدوهم اکنون دردانمارک به سرمی برد،درآنجابه کارروزنامه
نگاری،ترجمه متون ادبی،نوشتن مقالات ادبی وسیاسی وپژوهش مشغول است.
تاکنون 10مجموعه شعرازاو به چاپ رسیده است که می توان به "نون ناسوت"
،"نامه هایی به برادرم"،"حیات صامت"،"نقاشی باشهرها"،"کتاب کتاب"،اشاره
کرد.
چندکتاب شعرنیزاززبان انگلیسی به عربی ترجمه کرده است.
پژوهشی نیزبرشعرابونواس اهوازی شاعرقرن دوم هجری دارد به نام
"قصاید منع شده".
ازاشعاراوست:
"بیدار شدن"
صبح بخیر!
ای ساعت رومیزی من
ای تختخوابی که هرشب
مرابه وادی های آرزوها وتنگناهای کابوس هامی بری
وآنگاه هرصبح سالم وتندرست بازمی گردانی
ای دیوارهایی که
فریادها وخاموشی ام راپنهان می دارید
ای کتاب های چیده شده برطاقچه ها
که بایکدیگربدون سروصدا گفت وگو می کنید
ای قالی ایرانی من درراهروی کوچک
که اشتران وقوچ هادرآن می جهند
ای نخل کوچک کاشته شده درخانه
ای چنگال هاوقاشق هاوبشقاب ها
ای زمینه اتاق
وای اشیای پنهان من
ای خانه من
صبح بخیر!
"جمال جمعه "
آقای محمدی انتخاب شماخوب است
اماچه خوب اگرهم ذکرمی کردیدکه این ترجمه متعلق است به مترجم ادبیات عرب آقای حمزه کوتی است.این ترجمه همراه بادیگرشعرهایی ازشاعردرهفته نامه آتیه زیرنظرشاعرمعاصرآقای هیوامسیح به چاپ رسیده است
کثافت ترین کار دزدی ادبی است. این ترجمه را سال 1383 در هفته نامه آتیه وابسته به سازمان تامین اجتماعی در صفحه خلوت آیینه زیر نظر هیوا مسیح با ترجمه شخص مترجمی به اسم حمزه کوتی دیدم . من تعجب می کنم چگونه شما زحمت های دیگران را نادیده می گیرید و ژستی شاعرانه به خود می گیرید. این بزدلی وناجوان مردی است .برای شما بسیار متاسفم .