ترجمه متن: خداوند همراه ویاور تو باشد
(اصطلاحی ست برای آنکه کاری نیکو انجام میدهد وما به زبان فارسی میگویم
اجرش با خدا این جمله نیز هم برای گفتن : اجرت با خدا
وهم به عنوان دعا ی خیر به دیگران
گفته میشود ودر جائی دیگر به معنای
خداوند گناهان ترا ببخشد نیز بکار میرود. ترجمه ف.شیدا
¤¤¤¤
در آتش غم کشیدنی سوخته ام
در شعله ی غم به خود برافروخته ام
در دیده من غزل فقط قافیه نیست
من قافیه را ز عشق آموخته ام
شعری چو سروده ام ،دلی باخته ام
از عاشقیم ، ز آن غزل ساخته ام
بیهوده نباشد ار ، نخوانی دل را
« شیدادل خود», به خاک انداخته ام!
گفته ست بمن « عشق» :بخوان از دل ریش
پاینده شو در جهانِ غمناک وُپریش
با سوزش دل اگرچه ره تاریک است
با شعله ی دل ببر تو راهت را پیش
آری بدلم گفت در این شعله خداست
دروادی «او» رهت ز ,هر غصه جداست
پیدا نشوی, چو گم شوی در ره او
رسوا نشوی ,به راه او سینه « رهاست » .
پنهان نشوی اگر که معبودت اوست
حیران نشوی که این رهی پاک ونکوست
هرگز نروی زیاد او, هیچ زمان!
گر نام « خدا» بدین جهان ,داری دوست!
فرزانه شیدا
دوشنبه 16 آذر 1388
آتش عشق
___ نقاشی زندگی ___
....مداد سرخ امیدم .....
هنوزهم در پشت دیوار سکوت ...
گلهای رنگین آرزویم را ....نقاشی میکند ...
حتی اگر در سیاهی ِاتاق ِساکت ِ« بودن »
چراغ را شکسته باشی وپرده ای کشیده ....
بر روح ودل ...و حتی پنجره ام را...
تنگاتنگ هم کشیده ،
دنیایم را نیز ، خاموش کنی ...
از خورشید ِهستی بخش ِزندگی آدمی!
...
افسوس اما ، که مداد سیاه،حماقتهای تو،
سپیدی دل و روح وافکار مرا ، توان سیاه کردنی
ندارد...
بسیار کوچک است مداد تو...
بسیار زیاد است وسعت قلب من!...
شاید میشد نادیده گرفت ،صدا را
وقتی که میگفتی : هیس !.ساکت باش!
شاید میشد... بی تفاوت بود.... ترانه را ...
وقتی به دوباره :هیس ! را شنیدم و...
گفتی :همسایه میشنود ،...من نیز میخواهم
«آسوده »بخوابم درسکوت!
شاید میشود گذشت از حریر سفید ،
و شال سیاه وکلفت را ...هدیه گرفت ...
اما چگونه فریادی را ،خاموش میکنی ،
که در درون وجدان خفته تو ،
روزی سرداده خواهد شد ،اگر وجدانی باشد!
....
..چگونه صدای پرنده را خاموش میکنی ،
وقتی طبیعت پرنده ،
آواز خوان درخت توست؟
چگونه با کفن سفید ،به آن دنیا میروی ،
وقتی پرده های سیاه زندگیت
کشیده بود بر همه ی هستی زندگی ؟!
چگونه هدیه ی وجودت را ، با روح سیاه خود
نزد خداوند ...باز پس میدهی ...
وقتی که او ...
بزرگترین رهنمای شادی وعشق وزیبائی ....
ناراضی ست ...!
.... من؟ ....
... باشد « من» ...
... سکوت میکنم....!!!
سکوت .....!!! در صدای زن !