چای دم کرده

شعر و ادبیات -شاعرانه ها -متنوع از همه جا از همه چیز

چای دم کرده

شعر و ادبیات -شاعرانه ها -متنوع از همه جا از همه چیز

محضر بزرگان جهان -چشم اندازی بر هرمزگان وآثار دیدنی آن

محضر بزرگان جهان

1- بهترین سیاست صداقت است. (سروانتس)

2- حقیقت را دوست بدار ولی اشتباه را عفو کن. ( ولتر )

3- حقیقت را با بی طرفی مطلق و با روحی آزاد از هرگونه

 تعصب جستجو کنید. ( دکارت )

4- در تمام اخلاق رذیله و کارهای زشت هیچ گناهی به اندازه ی تهمت

 ، بزرگ نیست. ( وحید دستگردی )

5- قلب معزور و خودخواه هرگز نمی تواند از سرگیجه و بی حوصلگی

 بگریزد. ( گوته )

6- کسی که بر دیگران حکومت می کند باید نخست حاکم بر خود باشد.

( فیلیپ ماسینجر)

7- آدم عاقل برای هر پیشامد ناگواری مهیاست. ( محمد حجازی)

8- هر کس آن چیزی را که ندارد رسیدن به آن را خوشبختی می داند.

( سعید نفیسی )

9- خطا اگر ندانسته انجام شود اشتباه است و اگر دانسته،

تبهکاری است. ( برتولت برشت)

10- حیله و خیانت اغلب از اشخاص ناتوان سر می زند. ( لارش فوکو )

11- فساد دره عمیقی است که هر که به قله ی آن بَر شود به قعرش اندر افتد. ( ؟ )

12- آدم دانا هر قدمی که برمی دارد، جای قدم دیگری نمایان و

 روشن خواهد شد. ( محمد حجازی)

13- تعلیم به نادان همان قدر بی ثمر است که بخواهیم با صابون ذغال را سفید کنیم.

( کیتز )

14- بدبخت کسی که از روزگار باج زیبایی بخواهد؛ عاقبت ، روزگار

 از او صد چندان خراج و جریمه خواهد گرفت. ( محمد حجازی )

15- دانا انتظار ندارد کارهای او مورد تمجید و تحسین قرار گیرد. ( لائوتسه )

 

چشم‌ اندازی بر سرزمین کهن هرمزگان

چشم‌ اندازی بر سرزمین کهن هرمزگان

سرزمین کهنسال هرمزگان که تاریخ، فرهنگ، سنت‌ها، آداب و رسوم دیرپایش

 همواره گویاى جاودانگى و قدمت ریشه دارش بوده است در پهنه خود هزاران

 رمز و راز دارد. یادها، یادبودها و آثار باستانى که تاریخ پربارش را به نظاره

 مى نشیند.

بر اساس آخرین بررسى‌هاى باستان‌شناسى که در استان هرمزگان انجام شده است

پیشینه تاریخى این استان برگرفته از دوره‌هاى پارینه سنگى، پیش از تاریخ،

 تاریخى و دوره اسلام است که در واقع اهمیت استان را به لحاظ تاریخى و

 باستان‌شناسى در کشور مورد توجه قرار مى‌دهد.

معاون میراث فرهنگى، سازمان میراث فرهنگى گردشگرى و صنایع دستى استان هرمزگان مى‌گوید: دوره پارینه سنگى بین 200 تا 800 هزار سال بر اساس

 آثار به دست آمده است، یعنى زمانى که انسان‌هاى اولیه از قاره آفریقا به آسیا از

 طریق استان و شهرستان‌هاى میناب و جاسک وارد شده‌اند.

عباس نوروزى دوره تاریخى استان را از 7 هزار سال تا 3 هزار سال عنوان کرده

 و مى‌افزاید: در هزاره سوم این دوره یعنى 5 هزار سال پیش استان هرمزگان به

 عنوان ارتباط دهنده فرهنگ هلیل‌رود از شرق کشور به غرب یعنى شوش بوده

است و در واقع این دوره ادامه فرهنگ هلیل رود بوده که بخشى از آن در استان

کرمان است و بر طبق بررسى‌هاى به عمل آمده شهرستان جاسک درشرق استان

نزدیک ترین مکان براى انتقال این فرهنگ به کشورهاى حاشیه خلیج فارس

 بوده است.

چشم‌ اندازی بر سرزمین کهن هرمزگان 
 
وى دوره تاریخى استان را شامل دوره‌هاى هخامنشى، اشکانى و ساسانى
 
دانسته و خاطر نشان مى کند که به دلیل عدم پژوهش‌هاى باستان‌شناسى لازم در
 
 حال حاضر آثار دوره هخامنشى کمتر مورد شناسایى قرار گرفته است،
 
اما آنچه مسلم است در این دوره استان به دلیل داشتن بندرگاه‌هاى مهم داراى
 
اهمیت بوده
 
 به گونه اى که داریوش اول در کتیبه‌هاى خود نام مکران را که بخش‌هایى
 
 از شهرستان میناب و خصوصاً جاسک است به عنوان ایالت هاى ایران
 
 نام برده است.

وى عنوان مى‌کند: در دوره بعد از هخامنشیان بر طبق اسناد تاریخى سردار

بزرگ اسکندر مقدونى و طى مأموریتى که به او داده شده بود

 

(طبق کتاب هردوت مورخ یونانى) گذر او از سواحل خلیج فارس شهرستان‌هاى

 میناب و جاسک بوده به گونه‌اى که شهرستان میناب نام آنامیس را داشته است.

 نوروزى دوره‌هاى اشکانى و ساسانى را با توجه به آثار به دست آمده از این

 دوران مهم مى‌داند:

نقش شهرستان میناب بسیار حائز اهمیت بوده است. در این دوران کشور داراى

 ثبات سیاسى بوده و به راحتى از بندرگاه‌هاى این استان کالاهایى چون پارچه

ابریشم و زعفران به کشورهاى همجوار صادر و دیگر کالاها وارد مى‌شد.

وى قدیمى‌ترین آثار استان در دوره اسلامى را مسجد کوشه در قشم مى‌کند:

 این مسجد از مساجد اولیه اسلامى در کشور است که قدمت آن به سال 261

هجرى قمرى مى‌رسد .

چشم‌ اندازی بر سرزمین کهن هرمزگان
 
 
معاون میراث فرهنگى سازمان میراث فرهنگى گردشگرى و صنایع دستى
 
 استان هرمزگان استان را در دوره سلجوقى به لحاظ بازرگانى پر رونق
 
 توصیف مى کند:
 
اهمیت اقتصادى در این دوره زمانى اتفاق افتاد که شهر تجارى سیراف بوشهر
 
به دلیل زلزله از بین مى رود و از آن تاریخ به بعد جزیره کیش داراى رونق
 
 تجارى شده که آثار آن به عنوان شهر حریره موجود است و پس از این که
 
 جزیره کیش رونق تجارى خود را از دست داد از قرن پنجم تا هفتم هرمز
 
 کنونى که در واقع بخشى از شهرستان میناب است، داراى اهمیت بسیارى
 
از جهت تجارى و بازرگانى بوده به گونه‌اى که مرکز تجارى جاده ابریشم دریایى
 
 محسوب مى‌شده و کالاهایى از خراسان، رى، چین و ادویه هند از این بندر
 
 به خارج از کشور صادر مى‌شده است .

در سفرنامه‌هاى جهانگردانى چون مارکو پولو، ابن بطوطه و دیگر جهانگردان

 به اهمیت این شهر پرداخته‌اند. گفتنى است میناب (هرمز کهنه) در زمان

 حمله تیموریان در قرن هشتم اهمیت خود را از دست داد

 و مدتى نیز جزیره هرمز به عنوان بندرگاه تجارى جاى هرمز کهنه را تا

 زمان حمله پرتغالى‌ها گرفت که با ساخت بزرگترین قلعه و همچنین جزایر قشم

و لارک از موقعیت استراتژیکى آن به سود خود بهره بردند.

 

چشم‌ اندازی بر سرزمین کهن هرمزگان
 
 
پرتغالى‌ها قریب به 115 سال جزایر و سواحل استان هرمزگان را در تصرف
 
 خود داشتند و از سال 1507 تا 1622 میلادى به دلیل این که کشور
 
 ایران در زمان شاه اسماعیل با اقوام داخلى و کشور عثمانى درگیر بود،
 
 نتوانست به مقابله با پرتغالى‌هایى که مناطق جنوبى را در اشغال داشتند
 
 بپردازد، اما در سال 1622 میلادى پرتغالى‌ها در زمان شاه عباس صفوى
 
 به فرماندهى امامقلى خان و کمک کشتى‌هاى جنگى انگلستان،
 
از جزایر هرمز، قشم و لارک بیرون رانده شدند اما این جزایر رونق گذشته
 
خود را از دست داد.

عباس نوروزى مى‌گوید: در دوره صفویه در استان هرمزگان کاروانسراهاى

بسیارى وجود داشته و قریب به 25 کاروانسراى آن در حال حاضر شناسایى

شده است.

معاون میراث فرهنگى سازمان میراث فرهنگى، گردشگرى و صنایع دستى

 استان هرمزگان خاطرنشان مى‌کند:

به دلیل عدم پژوهش‌هاى باستان‌شناسى و تاریخى لازم در این استان اطلاعات

 کمى وجود داشته و شرایط طبیعى و آب و هوایى این استان موجب شده بسیارى

 از بناهاى دوره‌هاى تاریخى اوایل اسلام کاملاً از بین برود اما با توجه به این که

 حداقل یک دهم این استان مورد پژوهش هاى باستان‌شناسى قرار گرفته،

نشان از قدمت بالاى این استان است.

 

نویسنده: کلثوم سلطانى

 

منبع:

tebyan.org/.../2004/8/4/7766.html

اشعاری از فرزانه شیدا شاعر معاصر

 
 
 
(گفتن از عشق ندارد پایان  )
....
 
 تا زمـــانی که طپــد در دلـــها
 
 
قـــلب دیــــوانـــه ز عــــشــق
 
 
گــــفتن از عــــشق نــدارد پـایـان
 
 
بنـــــگر ایـــــن دنیــــا را ...
 
 
گـــر که   عـــاشق   شـــدن
 ...
 
از قــــلب منـــو   مـــا  بـــرود
 
 
زنـــدگی "بـــودن  " بیـــهوده
 
 
 به دنیـــای غــــــم   اســـت
 
 
بـــاور عشـــق    ... فقــــط
 
 
بـــاور نیــــست
 
!!
 
تـــک امیـــدیســـت 
 
 
کـــه در ایـن سفــــر اجــبـــاری...
 
...بـــدلـــت ...
 
 
شــــور مــــداوم بـــخشــــد
 
...
 
تــــا بـــراه دل خـــود راه روی
 
...
 
تــا مــحبــــت را نیـــــز
 ...
 
در جـــــهان زنـــده کنـــی
...
 
پــــاس  داری تـــو  بــه  عشـــــــق ...
 
 
هـــــمـه آن مـــــهر ی را
 .....
 
کـــه بتـــو لـــذت "بـــودن" بــخشد ...
 
 
...
 تــا دلـــی مـــی طپـــد  از عشـــــق هنـــوز
 
 
تا کــــه در سینــــه
 
 
دلـــی بـــاقی هـســـت
 
 
گــــفتن از عــــــشق
 
  
نـــدارد پــایــان
 
!!! 
             
   از:    ف.شیدا
 
 
 
 
 
دایره
  
وه چــــه بیــــهــــوده گـــذشــــت ...
 
چـــه شتــابــان امــــا...
 
چــه ســکوتی هــمه جا با مــن بــود
 
 چـــه غمـــی پــای بپــایم آمــــد ...
 
و چـــه تنــهائی مــظلــومی بــود...
 
هـــمه جـا دســـت بدستــم میـداد..
 
وچــــه بیهــــوده گـــــذشــت! ...
 
رفتـــم ...و رفتــن افســـرده مــــن...
 
 از ســـیاهی غـــمی کــرد گــریــز ...
 
تـا به نــوری کــه به بـــاور  میــدید...
 
شمـــع حســرت زده  قلبـــم را ...
 
بتـــواند  که  فــــروزان  ســـازد...
 
همـــه  جــا   آتـــش   بـــود
 
!!!!
 
لیــک آن شعـــله که میـــخواست دلــم ...   
                                     
اینــــچنیـن شعـــله نبــــود
 
 
                                         
شـــعله ای بود که بــایـــد  از  عــــشق
 
شمـــع این سینـــه و قلـــبم مـی شــد ...
 
لیـــک    دیــدم   آتـــش  ...
 
در هــر  آنجــــا   رفتـــم ...
 
که فقط آتـــش ســــوزانی بـــود ...
 
که تنـــم را میســوخــــت...
 
آتـــــش بــــی مهری ...
 
آتــــش    نامـــــردی...
 
آتـــش  ســــــوزانی ...
 
لیک افروخــته در دست همین انســانها...
 
وه چــه  بیهوده  گذشت ...
 
گـــذر  اینـــــــهمه  را ه ...
 
تا کــــه مـــن  دریابــم ...
 
معنی   دایـــره را....معنی دایــــره را
 
 !!!! 
   از:ف. شیدا
 
1384