چای دم کرده

شعر و ادبیات -شاعرانه ها -متنوع از همه جا از همه چیز

چای دم کرده

شعر و ادبیات -شاعرانه ها -متنوع از همه جا از همه چیز

زندگی نامه :احمد شاملو

زندگی نامه :احمد شاملو

 در بیست و یکم آذر سال 1304 در خانه 134 خیابان صفی علی شاه تهران متولد شد. پدرش حیدر و مادرش کوکب عراقی بود. به دلیل اینکه پدرش افسر ارتش بود و از این شهر به آن شهر اعزام می شد , شاملو هرگز نتوانست همراه خانواده برای مدتی در شهری ماندگار شود و تحصیلات مرتبی داشته باشد در سال 1322 برای اولین بار پایش به زندان های متفقین باز شد , این در حقیقت نیز تیر خلاصی بود به تحصیلات نامرتب او.

شاملو در سال 1326 نخستین مجموعه شعرش را به نام "آهنگ های فراموش شده" منتشر کرد. "آهنگ های فراموش شده" مجموعه ای ناهمگون از شعر های کاملا سنتی تا اشعار نیمایی شاملو بود , حتی نوشته های کاملا بی وزن,قافیه و آهنگ که بعد ها به نام شعر منثور یا شعر سپید شهرت یافت در آن دیده می شود. انتشار این مجموعه ها در دنیای شاعری شاملو اهمیت چندانی نداشت و همچنان که خود او در مقدمه کتاب پیش بینی کرده بود که این نوشته های منظوم و منثور آهنگ هایی بود که زود به دست فراموشی سپرده شد. اما این مجموعه به جهت آنکه حاوی نخستین نمونه های شعر سپید فارسی است نشر آن در این سال قابل توجه است. 


شاملو از انتشار این کتاب و عدم استقبالش افسرده نشده و به کار ترجمه و فعالیت های ادبی در نشریات ادامه داد. در سال 1330 او مجموعه شعر "قطعنامه" و شعر بلند "23" را منتشر کرد. این مجموعه حاوی 4 شعر بلند بود که نشان  می داد , شاملو با عبور از شیوه نیمایی برای خود راه تازه ای می جوید که خود نیما و پیروان راستین او هرگز علاقه چندانی به آن نشان ندادند. 

 


پس از این مجموعه "شعر آهن ها و احساس ها" را منتشر ساخت. در این دوره شاملو به مدت یکسال در زندان به سر می برد که پس از آزادی به فعالیت های ادبی و فرهنگی خود ادامه می دهد و تا آخرین روز های زندگی دست از کار نمی کشد. شاملو پس از یک دوره تردید و نوسان میان غزل و شعر اجتماعی سر انجام راه خود را برگزیده و در مسیری قرار گرفت که به عنوان یکی از برجسته ترین شاگردان نیما که راه جدیدی را در عرصه شعر و شاعری ایجاد کرده است به شمار می رود. او از شعر شاعران جهان تاثیر پذیرفت و خود نیز بسیاری از اشعار شاعران جهان را به فارسی برگرداند و یا به گونه ای باز سرایی کرد که بی گمان بسیاری از باز سرایی های شاملو از اصل شعنیز بهتر و رساتر شده اند. او تاریخ ادبیات کهن را به خوبی می شناخت,البته شاید درباره بعضی از اظهار نظر هایی که درباره شاعران کرده است دچار اشتباه شده است , اما توانایی او در شعر کلاسیک غیر قابل انکار است. حاصل آشنایی او با ادبیات کلاسیک , تصحیح و روایت از "افسانه های هفت گنبد" , "رباعیات ابو سعید ابوالخیر" , "خیام" و "حافظ شیرازی" است.آشنایی او با ادبیات جهان ترجمه آثاری چون نمایشنامه "عروس خون" , "افسانه های چینی" , "اشعار لورکا" , "رمان پا برهنه ها" , "سی زیف و مرگ" , "غزل غزل های سلیمان" , "مفت خوره ها" , "شهریار کوچولو" و ... "دن آرام" که بی شک شاهکار او بشمار می رود. شاملو "دن آرام" را ظرف مناسب برای کتاب کوچه یافت و در این کتاب دست به تجربه های جدیدی در عرصه ترجمه زد. اگر شاملو اعر هم نبود ,  تنها با این ترجمه بی نظیر در تاریخ ادبیات ایران نامش ماندگار می ماند.

 
شاملو پس از انتشار مجموعه های "باغ آینه (1338) , آیدا در آینه (1343) , آیدا درخت و خنجر و خاطره (1334) ققنوس در باران (1354) مرثیه های خاک (1348) شکفتن در مه (1349) ابراهیم در آتش (1352) و دشنه در دیس (1356) " در زبان به دیگاهی کاملا مستقل ذست یافت و موقعیت و جایگاه ممتازی میان شاعران نوپرداز و تحصیل کردگان متمایل به غرب پیدا کرد . ویژگی عمده شعر های او از لحاظ محتوا نوعی تفکر فلسفی-اجتماعی است و از طریق تمثیل نماد و اسطوره های غربی و انسانی بیان می شود , به ویژه اینکه او در خلال اشعار اشاره های روشنی به نماد مسیحیت درد که شعر او از این جهت نیز متمایز می شود.

 


آزادی اغلب شعر های او از هر نوع قید اعم از وزن و قافیه به شیوه های سنتی ویژگی عمده ای است که در شعر نو ایران سابقه چندانی ندارد. به نظر می رسد که آهنگ سخن او گاه به نثر های سده چهارم و پنجم و زبان ترجمه های تورات و انجیل نزدیک می شود ,  در همین راستا ناقدان از تاثیر آشکار نثر بیهقی بر شعر شاملو غافل نمانده اند. شعر شاملو از نظر بیان , فرم و پرداخت ادبی , استفاده مبتکرانه از عناصر ادبی و زبانی بسیار حائز اهمیت است و از جهات مختلف قابل بحث و بررسی است. 
شاملو با یک عمر پایمردی و تلاش در عرصه فرهنگ و ادب ایران و جهان بالاخره  

در بامداد یکشنبه دوم مرداد ماه 1379 دیده از جهان فرو بست.   

 

 

۴ اثر از احمد شاملو :دانلود این اشعاراز انجمن ایران انگلیس ادرس اینترنتی:

                           www.iranianuk.com/article.php?id=23183 

 

 

*کاشفان فروتن شوکران                   

*  نگرانی های یک شاعر                                     

* مقدمه ی حافظ شیراز                                        

* پریا (از مجموعه هوای تازه)                              

درباره شعر و نثر اخوان

درباره شعر و نثر اخوان

به نقل از دایره المعارف بزرگ اسلامی

شعر اخوان‌:

اخوان

دوران‌ شاعری‌ اخوان‌ را مى‌توان‌ به‌ سه دوره‌ تقسیم‌ کرد:

دوره اول : دوره‌ای‌ که‌ از نوجوانى‌ آغاز مى‌شود و با انتشار ارغنون‌ پایان‌ مى‌پذیرد. در این‌ دوره‌ اخوان‌ زیر تأثیر شاعران‌ مکتب‌ خراسانى‌ است‌، و توانایى‌ خود را در سرودن‌ شعر به‌ شیوه‌های‌ کهن‌ مى‌آزماید. غزلهای‌ نخستین‌ اخوان‌، متأثر از شعرشهریار و سرشار از شور و احساس‌ است‌ . با اینهمه‌، چون‌ ابتدا توفیق‌ چندانى‌ در غزل‌ سرایى‌ نیافت‌، به‌ قصیده‌پردازی‌ روی‌ آورد. نظر منتقدان‌ دربارة این‌ قصاید متفاوت‌ است‌. برخى‌ برآنند که‌ این‌ قصاید در عین‌ تقلید از گذشتگان‌، نشان‌ از استقلال‌ و قدرت‌ خلاقیت‌ وی‌ دارد و برخى‌ دیگر ابیات‌ این‌ قصاید را دارای‌ «مضامینى‌ معمولى‌ و سطحى‌» و فاقد «استواری‌ و سنگینى‌ قصاید خوب‌ فارسى‌» دانسته‌اند. همچنین‌ اخوان‌ در این‌ دوره‌ چنانکه‌ خود نیز مى‌گوید، با مکتب‌ نیمایى‌ مخالف‌ بود، اما اندک‌ اندک‌ شناخت‌ او نسبت‌ به‌ شیوة نیمایى‌ بیشتر شد و آن‌ مخالفتها به‌ طرفداری‌ و پیروی‌ از این‌ روش‌ انجامید . اخوان‌ خود از این‌ تحول‌ به‌ کنایه‌ چنین‌ یاد کرده‌ است‌:

 «من‌ کوشیده‌ام‌ از راه‌ میان‌ بری‌ از خراسان‌ به‌ مازندران‌ بروم‌»  .

 دورة دوم‌ که‌ دورة اصلى‌ شعر اخوان‌ است‌ و اوج‌ آن‌ را در کتاب‌ زمستان‌ مى‌بینیم‌. این‌ دوره‌ با طبع‌ آزماییهایى‌ در قالب‌ چارپاره‌ آغاز مى‌شود و تا کتابهای‌ دوزخ‌ اما سرد و زندگى‌ مى‌گوید ادامه‌ مى‌یابد. اخوان‌ پس‌ از شناخت‌ شیوة نیمایى‌، ابتدا به‌ شکستن‌ اوزان‌ عروضى‌ و طرح‌ مضامین‌ و موضوعات‌ نو پرداخت‌ و سپس‌ با حفظ صلابت‌ و استواری‌ زبان‌ شعر قدیم‌ خراسانى‌ و درآمیختن‌ آن‌ با تحولاتى‌ که‌ مکتب‌ نیمایى‌ پدید آورده‌ بود، شعر جدید فارسى‌ را متحول‌ ساخت‌ و سبکى‌ خاص‌ خویش‌ ایجاد کرد.

دورة سوم‌ که‌ دورة بازگشت‌ به‌ گذشته‌ است‌. اخوان‌ با انتشار ترا ای‌ کهن‌ بوم‌ و بر دوست‌ دارم‌، گرایش‌ دوبارة خود را به‌ قالبهای‌ سنتى‌ شعر فارسى‌ نشان‌ داد. این‌ کتاب‌ را مى‌توان‌ ادامة ارغنون‌ به‌ شمار آورد. دراین‌ مجموعه‌ ناهماهنگیهای‌ آشکاری‌ دیده‌ مى‌شود. شاعر گاه‌ به‌ زبان‌ ساده‌ و روان‌ِ ایرج‌ میرزا نزدیک‌ مى‌شود و گاه‌ به‌ شیوة پرصلابت‌ شاعران‌ خراسان‌ روی‌ مى‌آورد. استعمال‌ واژه‌های‌ مهجور و اسامى‌ خاص‌ در این‌ اشعار آن‌ قدر فراوان‌ است‌ که‌ شاعر ذیل‌ بسیاری‌ از صفحات‌ را به‌ توضیح‌ آنها اختصاص‌ داده‌ است‌. با اینهمه‌، بیتهای‌ زیبایى‌ نیز در مجموعة این‌ اشعار به‌ چشم‌ مى‌خورد .

 

سبک‌ و سیاق‌:

 اخوان‌ را نباید تنها شاگردی‌ از مکتب‌ نیما به‌ شمار آورد، زیرا او طرحهای‌ استاد را گاه‌ دقیق‌تر و انعطاف‌ پذیرتر از خود او به‌ عمل‌ درآورده‌ است‌. اخوان‌ در شعرهای‌ نیمایى‌ خود در کاربرد اوزان‌ دقت‌ و احتیاط بیشتری‌ داشت‌ و گاه‌ ریتمهای‌ جدیدی‌ بر اوزان‌ نیمایى‌ مى‌افزود وی‌ بر خلاف‌ نیما، اعتقاد داشت‌ همچنانکه‌ شروع‌ مصرعها باید در یک‌ بحر باشد، پایان‌بندی‌ آنها نیز باید یک‌ آهنگ‌ و همنوا باشد. سبب‌ این‌ اعتقاد وی‌ را مى‌توان‌ در انس‌ و عادت‌ او به‌ شعر کهن‌، و شاید آشناییش‌ با موسیقى‌ یافت‌. اخوان‌ در پیروی‌ از نیما به‌ قالبها و اسلوب‌ کار او نظر دارد، نه‌ به‌ زبان‌ و شیوة بیان‌ او. خود مى‌گوید:

 «پس‌ تأمل‌ کن‌. زبان‌ نیما سرمشق‌ نیست‌. قوالب‌ و اسالیب‌ او سرمشق‌ است‌»

از ویژگیهای‌ شعر اخوان‌ مى‌توان‌ به‌ این‌ نکات‌ اشاره‌ کرد:

1. به‌ کارگیری‌ سبک‌ و ساختار زبانى‌ شعر خراسانى‌ در قالب‌ نیمایى‌: شعر اخوان‌ هم‌ از لحاظ مفردات‌ و ترکیبات‌ و هم‌ در بافت‌ و ساخت‌ کلام‌ بسیاری‌ از ویژگیهای‌ سبک‌ خراسانى‌ را داراست‌

2. بیان‌ روایى‌: این‌ نوع‌ بیان‌ از ویژگیهای‌ برجستة شعر اخوان‌ است‌ از آن‌ روی‌ که‌ شعر او بیشتر تحت‌ تأثیر وقایع‌ اجتماعى‌ است‌ و واقعه‌ را جز به‌ طریق‌ روایى‌ نمى‌توان‌ گزارش‌ کرد. توصیف‌ و صحنه‌پردازی‌ از لوازم‌ خاص‌ شعر روایى‌ است‌ و اخوان‌ در این‌ کار توانایى‌ نمایانى‌ دارد و در پشت‌ صحنه‌ها و نقل‌ روایتهای‌ او معمولاً معنى‌ و مقصودی‌ رمزی‌ و کنایى‌ نهفته‌ است‌. او خود مى‌گوید:

«من‌ روایت‌ را به‌ حد شعر اوج‌ داده‌ام‌، اما شعر را به‌ حد روایت‌ تنزل‌ نداده‌ام‌. »

3. لحن‌ حماسى‌ و پرصلابت‌: اخوان‌ در بسیاری‌ از موارد از واژگان‌ خاص‌ شاهنامه‌ بهره‌ گرفته‌ است‌ و هر چند که‌ این‌ خاصیت‌ در اشعار آخرشاهنامه‌ آشکارتر است‌، ولى‌ در سراسر اشعار او تأثیر لحن‌ و طرز کلام‌ فردوسى‌ را مى‌توان‌ بازشناخت‌.

طنز

4. گرایش‌ به‌ طنز:

5.اسلوب‌ و ساختار شعری‌: اخوان‌ وزن‌ را لازمة شعر مى‌داند و آن‌ را در تنظیم‌ و ترتیب‌ مصراعها و پاره‌های‌ کوتاه‌ و بلند شعر خود مراعات‌ مى‌کند، اما در باب‌ قافیه‌ تا این‌ اندازه‌ اصرار و تأکید ندارد، هر چند که‌ در شعر او قافیه‌ دارای‌ محل‌ و اهمیت‌ خاص‌ است‌. وی‌ در به‌ کارگیری‌ صنایع‌ بدیعى‌ گاهى‌ نوآوریهایى‌ دارد، همچون‌ تشبیه‌ مشبه‌ به‌ همان‌ مشبه‌، مانند «خوابیده‌ مخمل‌ شب‌ تاریک‌ مثل‌ شب‌» و نیز نوعى‌ تشبیه‌ محسوس‌ به‌ معقول‌، همچون‌ «گر چه‌ بیرون‌ تیره‌ بود و سرد، همچون‌ ترس‌»  و نیز آوردن‌ وصفهایى‌ مشتق‌ از موصوف‌ برای‌ همان‌ موصوف‌، چون‌ «سکوت‌ ساکت‌» و «عدل‌ عادل‌» از جمله‌ تعبیراتى‌ است‌ که‌ شاید کمتر بتوان‌ نظیر آنها را در آثار شعرای‌ پیش‌ از وی‌ یافت‌.

اخوان‌ گاه‌ در توصیف‌ زمان‌ و مکان‌ِ رویدادها و ویژگیهای‌ قهرمانان‌ اشعار روایى‌ خود به‌ نوعى‌ فضاسازی‌ و صحنه‌ پردازی‌ که‌ لازمة منظومه‌های‌ نمایشى‌ است‌، مى‌پردازد و بدین‌ سان‌ شعر را به‌ سینما نزدیک‌ مى‌کند. چنانکه‌ در «کتیبه‌» و «مرد و مرکب‌» با کلمات‌ و صورِ خیال‌ صحنه‌هایى‌ تصویر کرده‌ است‌ که‌ کارگردان‌ سینما بدون‌ کلام‌ و به‌ یاری‌ تصاویر آنها را عرضه‌ مى‌کند اینگونه‌ اشعار را بیشتر در مجموعه‌های‌ از این‌ اوستا و آخر شاهنامه‌ مى‌بینیم‌ که‌ پس‌ از ارتباط اخوان‌ با سینما تدوین‌ یافته‌ است‌ و ظاهراً تجربه‌های‌ او در کار فیلم‌ و سینما در این‌ جریان‌ مؤثر بوده‌ است‌.

 

مضامین‌ اشعار:

اگر چه‌ ویژگى‌ برجستة اشعار اخوان‌، اجتماعى‌ بودن‌ آنهاست‌، تغزلهای‌ زیبا و سوکنامه‌های‌ درخشان‌ وی‌ را نمى‌توان‌ از نظر دور داشت‌. وی‌ در اشعار خود از جنبه‌های‌ فردی‌ و عاشقانه‌ به‌ جنبه‌های‌ اجتماعى‌ و حماسى‌ و تا حدی‌ فلسفى‌ گراییده‌ است‌. شعرهای‌ تغزلى‌ اخوان‌ را به‌دو دسته‌ مى‌توان‌ تقسیم‌ کرد: یک‌ دسته‌ اشعاری‌ که‌ در قالبهای‌ کهن‌ سروده‌ شده‌، و بیشتر غزلهایى‌ است‌ به‌ شیوة شاعران‌ سبک‌ عراقى‌ و متأثر از شعر شهریار. اغلب‌ اینگونه‌ غزلهای‌ اخوان‌ که‌ در مجموعة ارغنون‌ گرد آورده‌ شده‌ است‌، رنگ‌ و بوی‌ تغزل‌ و شور و احساس‌ خاص‌ دارد و در میان‌ آنها ابیات‌ شیرین‌ و زیبا کم‌ نیست‌. برخى‌ غزلهای‌ اخوان‌ در زمستان‌ نیز آمده‌ است‌، اما این‌ سروده‌ها با غزلهای‌ ارغنون‌ تفاوت‌ دارد و بیشتر به‌ جای‌ نغمه‌خوانیهای‌ عاشقانه‌، در قالب‌ غزل‌، نکته‌های‌ اجتماعى‌ و مضامینى‌ جز آنچه‌ در غزل‌ معمول‌ است‌، آورده‌ که‌ البته‌ در جای‌ خود تازگى‌ دارد.

دستة دوم‌ اشعار غنایى‌ اخوان‌ است‌ که‌ در قالبهای‌ نو و به‌ اصطلاح‌ «نیمایى‌» سروده‌ شده‌، و در آنها گاهى‌ احساسات‌ و دریافتهای‌شاعرانه‌ با نوعى‌تفکرات‌فلسفى‌ درآمیخته‌است‌ نمونه‌های‌ این‌ نوع‌ اشعار را در «لحظة دیدار» از مجموعة زمستان‌؛ «چون‌ سبوی‌ تشنه‌»، «دریچه‌ها» و از مجموعة آخر شاهنامه‌؛ «سبز» و «نماز» از مجموعة از این‌ اوستا مى‌توان‌ دید. حقوقى‌ بیشتر اینگونه‌ اشعار را در مجموعة مهدی‌ اخوان‌ ثالث‌ به‌ چاپ‌ رسانده‌ است‌

اخوان‌ از حدود سال‌ 1327ش‌ به‌ سرودن‌ اشعار اجتماعى‌ و سیاسى‌ روی‌ آورد. شور و هیجان‌ مردم‌ در سالهای‌ پیش‌ از28 مرداد 32 و ناامیدی‌ فراگیر سالهای‌ پس‌ از آن‌، در اشعار این‌ دورة او انعکاس‌ روشن‌ دارد. وی‌ در منظومة «قصة شهر سنگستان‌» به‌ قیام‌ مردمى‌ پیش‌ از 28 مرداد توجه‌ داشته‌ ، و قصیدة «نوحه‌» یا «تسلى‌ و سلام‌» را به‌ پیرمحمد احمدآبادی‌ دکتر محمد مصدق‌ تقدیم‌ کرده‌ است‌. شعر «خوان‌ هشتم‌» را نیز در سوک‌ غلامرضا تختى‌ سرود، و در «مرد و مرکب‌» به‌ «انقلاب‌ سفید و فریبى‌ که‌ در پشت‌ آن‌ بود»، نظر داشته‌ است‌ .

به‌ طور کلى‌ گرایش‌ غالب‌ اشعار او پس‌ از کودتای‌ 28 مرداد شکوه‌ و مرثیه‌ خوانى‌ است‌ و بیان‌ تباهیها، بى‌عدالتیها، شکستها و ناامیدیها. از این‌ رو برخى‌ او را شاعر شکستها نامیده‌اند. شعر «زمستان‌» به‌ خوبى‌ از این‌ شکست‌ و نومیدی‌ حکایت‌ مى‌کند  با این‌ حال‌، برخى‌ برآنند که‌ شاعر در «زمستان‌» نیز نومید محض‌ نیست‌

اخوان‌ پس‌ از کودتای‌ 28 مرداد، و یأس‌ از ابر قدرت‌ شرق‌، بازگشت‌ به‌ فرهنگ‌ ایران‌ باستان‌ و توجه‌ به‌ حماسه‌های‌ ملى‌ را گریزگاه‌ خوبى‌ برای‌ خویش‌ یافت‌، چندانکه‌ در «قصة شهر سنگستان‌» ایران‌ قدیم‌ را سراپا پاک‌ و بى‌عیب‌ دانسته‌، و تمامى‌ کژیها و کاستیها و نادرستیها را زادة تهاجم‌ ترک‌ و تازی‌ و فرنگ‌ شمرده‌ است‌. بدین‌ سان‌، رنگ‌ شدید نوعى‌ تعصب‌ ملى‌ در اشعار این‌ دورة او نمایان‌ است‌ و بى‌سبب‌ نیست‌ که‌ برخى‌ او را شاعری‌ ملى‌ و بومى‌، نه‌ جهانى‌، دانسته‌اند.

 

نثر اخوان‌:

اثر

 نثر او به‌ سبب‌ درخشش‌ شعرش‌ کمتر مورد توجه‌ قرار گرفته‌ است‌. وی‌ در نثر نیز چون‌ شعر میان‌ کهن‌ و نو پیوند برقرار ساخته‌ بود. در نثر او رگه‌هایى‌ از نثر بیهقى‌، سعدی‌ و قائم‌ مقام‌ فراهانى‌، آمیخته‌ به‌ ویژگیهایى‌ از نثر هدایت‌ و دهخدا در چرند و پرند و همراه‌ با مایه‌هایى‌ از طرز بیان‌ نقالان‌ وجود دارد. واژه‌های‌ نثر کهن‌ در کنار کلمات‌ و اصطلاحات‌ عامیانه‌ قرار مى‌گیرد و حاصل‌ این‌ تناقض‌ همچون‌ طنزی‌ گسترده‌ در نثر او جاری‌ مى‌شود. افزون‌ بر این‌، حالت‌ آفرینیهای‌ تؤم‌ با نقالى‌، به‌ ویژه‌ در مؤخرة از این‌ اوستا بر جاذبة نثر او مى‌افزاید. آنچه‌ در سراسر آثار منثور اخوان‌ به‌ وضوح‌ مشهود است‌، چنانکه‌ گفته‌ شد، زبان‌ پر از طنز اوست‌. این‌ طنز که‌ از ویژگیهای‌ روحى‌ و اخلاقى‌ او بود، حتى‌ در مواردی‌ که‌ دربارة مطلبى‌ به‌ جد سخن‌ مى‌گفت‌، نیز آشکارا ظاهر مى‌شد. نمونة این‌ جدِ آمیخته‌ به‌ طنز در نقدی‌ که‌ بر اشعار سهراب‌ سپهری‌ نوشت‌، دیده‌ مى‌شود . 

 

ماخذ:http://www.tebyan.net 

برگرفته از سایت تازه های ادبی  

بمدیریت مجتبی.م 

http://www.ccccc.blogfa.com/

اخوان‌ در گفتار و نیز در نوشته‌های‌ منثور خود غالباً طنزی‌ نزدیک‌ به‌ هزل‌ به‌ کار مى‌بَرد، اما در اشعار او طنز و هزل‌ به‌ گونة دیگری‌ به‌ چشم‌ مى‌خورد. اخوان‌ در نهایت‌ نومیدی‌ همة کوششها، امیدها و ناامیدیها را با بیان‌ طنزآمیز خویش‌ به‌ استهزا مى‌گیرد این‌ طنز تلخ‌ در «کتیبه‌»، «قصة شهر سنگستان‌»، «هنگام‌» و «نوحه‌» به‌ چشم‌ مى‌خورد. اخوان‌ در این‌ نوع‌ شعرها بیشتر به‌ زبان‌ طنز ایرج‌ میرزا توجه‌ داشته‌ است‌. بیشترین‌ نمونه‌های‌ این‌ نوع‌ شعر او را در مجموعة ترا ای‌ کهن‌ بوم‌ و بر دوست‌ دارم‌، مى‌توان‌ یافت‌. اما ویژگیهای‌ زبان‌ مکتب‌ خراسانى‌ و به‌ کارگیری‌ کلمات‌ سنگین‌ و فخیم‌، مانع‌ از کامیابى‌ کامل‌ او در این‌ زمینه‌ شده‌ است‌