چای دم کرده

شعر و ادبیات -شاعرانه ها -متنوع از همه جا از همه چیز

چای دم کرده

شعر و ادبیات -شاعرانه ها -متنوع از همه جا از همه چیز

شعری از کلود مک‌کی؛ شاعر سیاه‌پوست آمریکایی

منبع:
 
     کارگر خسته
کلود مک‌کی؛ ترجمه‌ی فریده حسن‌زاده مصطفوی          
 
 
۱۳۸۶/۰۸/۰۸
 
     شعری از کلود مک‌کی؛ شاعر سیاه‌پوست آمریکایی

   کلود مک کیمژده ای جان خسته! شب فرا می‌رسد آرام آرام
      و می‌کاهد از روشنایی جانکاه ِِ روز!
 
مژده ای جان ِ عاصی! ماه، رخ می‌نماید آرام آرام  
از زیرِ ابرها و پایان می‌بخشد به سلطه‌ی فرساینده‌ی روز!
 
صبور باش ای جان ِ خسته! شب به زودی
پناه خواهد داد تو را زیر ِ مخمل ِ مشکی ِ ستاره بارانش
 
و تو خواهی خفت، فارغ از درد ِ روزافزونِِ
دست‌ها، پاها و تن ِ کوفته و کوبیده‌ات!
 
روز ِ نگون‌بخت، از آن ِآْن‌ها بود - شبِ سپید بخت از آنِِ من:
بیا ای خواب مهربان و مرا تنگ در آغوش گیر.
 
اما چیست، چیست آن رشحاتِ سرخ به رنگ ِ خون
تراویده از دل ِ ابرهای تیره؟ آه ای فجر گلگون!
 
آه ای پگاه هولناک – بگذار لختی دیگر بیارامم در بستر
بس کوفته و خسته‌اند استخوان‌های من، مغزم.
 
جاری ِ خون در رگانم و تمامی ِ من رفته از دست،
رحم کن! آه نه! یک بار دیگر این شهر نکبت بار دیوسرشت!  
 
 

طرح از سید محسن امامیان

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد